
گیلان با مخمل سبز جنگلهای هیرکانی، سواحل ماسه ای و آبی دریای کاسپین و کوههای سربه فلک کشیده اش بهشت رویایی گردشگران است اما مردم این خطه از کمبودها و محرومیتهای استان که زیر این پرده پر نقش و نگار طبیعی و خدادادی پنهان شده، گله مندند. هرگاه حادثه طبیعی و مخاطره ای پیش میآید این پرده برای چند روز کنار می رود و بار دیگر به فراموشی سپرده می شود.
این سرزمین سبز، هنوز از وزش تندبادهای گرم و آتش سوزی جنگلهایش خلاصی نیافته دست به گریبان بحران برف شد. از شامگاه یکشنبه 20 بهمن تا سه شنبه 22 بهمن در نقاط مختلف گیلان از هفتاد سانتی متر تا یک و نیم متر برف بارید و بعد از ظهر 22 بهمن زمین لرزه ای 4.5 ریشتری نیز در گیلان به وقوع پیوست که اگر خفیف نبود می توانست این بحران را به فاجعه ای تبدیل کند.
جاده ها بسته شد و مسافران بسیاری در مسیرهای منتهی به گیلان به ویژه حد فاصل رودبار به رشت در میان برف و سرما و کولاک گرفتار شدند. در اکثر محورهای منتهی به رشت ترافیک خودرویی 15، 20 کیلومتری در جاده ها شکل گرفت و خودروها زمینگیر شدند.
از 53 شهر این استان 50 شهر در گیلان متاثر از بارش برف و باران بود. برق 250 هزار مشترک، آب شرب 50 روستای گیلان و 12 هزار مشترک شهری استان و 60 درصد سایت های ارتباطی، مخابراتی گیلان براثر قطع طولانی مدت و گسترده برق ناشی از بارش سنگین برف در قطع شد.
وضعیت پیش آمده دو معضل اساسی را در گیلان هویدا ساخت؛ نخست ضعف شدید زیرساختها به ویژه در بخش نیرو و برق و دوم فقدان مدیریت بحران در گیلان...
بحران مدیریت ، فقدان آموزش
ایران جزو شش کشور نخست حادثه خیز دنیاست و از 40 بلایای طبیعی تعریف شده 31 بلا در ایران رخ می دهد.
دکتر ابوعلی گلزاری ،دکتری مهندسی محیط زیست، مشاور محیط زیست سازمان برنامه و بودجه و پژوهشگاه نیرو و عضو کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی که خود از اهالی گیلان است با اشاره ای به این مطلب گفت:
با توجه به مشکلات پیش آمده کاملا مشخص است که بحران مدیریت داریم.
با توجه به تعداد زمین لرزه ها تغییرات جوی، سیل، ریز گرد و بحران هایی که در کشور می بینیم مطمئنا باید برایش برنامه ریزی خوبی داشته باشیم.
اولین مساله در مدیریت بحران آموزش دادن است. در رشته مدیریت بحران مقطع کارشناسی ارشد تنها حدود 800 نفر پذیرش میکنند ولی برای مدیریت بازرگانی سالی چهار هزار نیرو بر میدارد و این در کشوری که رتبه ششم مخاطرات را دارد قابل توجیه نیست، لذا نیروی متخصص در این بخش کم داریم.
فقدان آموزش عمومی نیز یکی دیگر از مشکلات است. در بحث آموزش به شهروندان برای آمادگی قبل از بحران و پس از بحران خوب عمل نکرده ایم.
ما بحران ساختاری و سازمانی در همین مدیریت ها داریم. می گویند تماس هایی که مدیران ایرانی می گیرند 13 برابر بیش از تماس های مدیران ژاپنی است؛ نگاه کدخدایی به خیلی از این مسائل را در بحث مدیریت در ایران شاهدیم.
انتخاب کردن مدیران در کشور ما خیلی به جناح های سیاسی ربط دارد و نماینده های مجلس نیز همیشه در انتخاب مدیران دخالت می کنند.
پس وقتی آموزش ضعیفی داشته باشیم قادر به انتخاب مدیران خوب آشنا با مفاهیم مدیریت بحران نخواهیم داشت.
یک سیستم وقتی می تواند کارامد باشد که بتوانیم بدترین شرایط و اتفاق را در آینده پیش بینی کنیم برایش راهکار در نظر بگیریم و ارزیابی ریسک داشته باشیم ریسکهایی که در آینده امکان دارد برای هر شهر و منطقه ای اتفاق بیفتد ما برای آن بدترین روزها بهترین راهکارها را داشته باشیم و همیشه آماده باشیم که در آن شرایط سخت راهکاری داشته باشیم.
متاسفانه به خاطر بخشنامه ای کردن و دستور از بالا به پایین بدون در نظر گرفتن ظرفیت های محلی، خیلی جاها نتوانسته ایم از پتانسیل ها و ظرفیتهایمان استفاده کنیم. این موجب شده که همه دنبال مداوای پس از بحرانند هیچکس دنبال پیشگیری نیست.
راهکارها برای این مساله این است که ما از سرمایه اجتماعی بهره بگیریم و آن هم منوط به این است که اعتماد مردم به سیستم بر گردد تا بیشترین همکاری را با این بخش انجام دهند.
استفاده از پتانسیل های دانشگاه گیلان را ضروری است. ما استادان زیادی در زمینه ژئومورفولوژی، شهرسازی، مخاطرات ،جغرافیا، جامعه شناسی داریم. لذا این سئوال را مطرح میشود که چقدر در ستاد بحران به جز دانشگاه علوم پزشکی بقیه دانشگاه ها را مشارکت می دهند تا از نظرات آن اساتید استفاده شود؟
مدیریت بحران علمی که نادیده گرفته می شود
گیلان جزو پنج استان نخست به لحاظ بروز بلایای طبیعی است. زمین لرزه، سیل، برف و حریق جنگلها از مهمترین حوادث طبیعی است که این دیار سبز به طور متناوب و مکرر با آن دست به گریبان است.
بدیهی است که جلوی بسیاری از بلایای طبیعی از قبیل زمین لرزه و برف را نمی توان گرفت؛ با همه اینها باید برای ایجاد زیرساختهای مناسب، مدیریت وضعیت ، آمادگی برای شرایط و کاهش آسیب به ساکنان مناطق بحران زده و آسیب دیدگان برنامه داشت. از سویی حتی جلوی برخی از حوادث طبیعی نظیر سیل و یا آتش سوزی جنگل ها را با اشراف صحیح و داشتن برنامه می توان تا حد زیادی گرفت.
محمد کهنسال فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر، فعال اجتماعی و محیط زیستی و عضو هیات مدیره انجمن طرفداران توسعه انزلی در این باره گفت:
اگر بحران پیش رو از جمله موارد قابل پیش بینی مانند بارش شدید برف یا وقوع سیل باشد باید نکات مهمی چون تخمین ابعاد واقعه پیش رو ، پیش بینی زمان وقوع و طول زمان از شروع تا پایان ، بررسی اتفاقات مشابه در سالهای گذشته و نقد عملکرد مدیریت بحران ، بررسی نقاط و تاسیسات آسیب پذیر ، ارزش گذاری مسیرهای ارتباطی ، بررسی توانمندی های انسانی و ماشین آلاتی مورد توجه قرار گیرد.
با داشتن و پیش بینی این داده های اولیه می توان اقدام به برنامه ریزی برای مقابله با بحران نمود که در این مرحله توجه به چند نکته از ضروریات است:
- در صورت کافی نبودن امکانات سریعا درخواست کمک صورت پذیرد.
- متناسب با ابعاد واقعه اطلاع رسانی انجام و راهکار های لازم به مسئولین و مردم توصیه شود.
- اخطارها و محدودیت ها و ممنوعیت ها به اندازه کافی اطلاع رسانی شود.
- وضعیت اقلام مهمی مانند سوخت، آرد، مواد غذایی بررسی شود.
- پکهای غذایی و بهداشتی به تعدادی تهیه شود.
- ظرفیت بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد به کار گرفته شود.
- تیم های مدیریت تشکیل و شیفت بندی لازم برای عوامل انسانی و ماشین آلات صورت پذیرد.
- ماشین آلات به نزدیکی محل ماموریت احتمالی منتقل شوند.
- مواردی که می توانند مشکلات ثانویه ایجاد نمایند مانند درختهای بلند، بیلبوردها، تیرهای برق مستعد سقوط و... مورد وارسی قرار گیرند.
وی خاطرنشان کرد بدیهی است در صورتیکه بحران به خوبی مدیریت نشود؛ یا پیش بینی ها غلط بوده یا برنامه ریزی به درستی انجام نشده یا در حین اجرا تیم اجرایی قصور نموده است.
در اتفاق اخیر استان گیلان اطلاع رسانی رسانه های عمومی نشان می دهد پیش بینی های اولیه در خصوص اصل داستان صورت پذیرفته بود و حتی به نظر می رسد حجم واقعه رخ داده کمتر از پیش بینی ها بود بنابراین به نظر می رسد مشکل در برنامه ریزی بوده و تیمهای تشکیل شده تناسبی با واقعه پیش رو نداشته و در این خصوص سهل انگاری صورت گرفته است.
متاسفانه این اتفاق برای اولین بار رخ نداده و در طی حدود پانزده سال گذشته، چندمین بار است که گیلان با این مشکل مواجه میشوند و این بیانگر یک مشکل بزرگتر است.
به نظر می رسد اتفاقات گذشته به درستی ثبت و ضبط نگردیده است.
اساسا بسیاری از ادارات یک اداره یا دایره یا واحد تحت عنوان حوادث و اتفاقات دارند که گرچه ظاهرا رفع حوادث و اتفاقات از وظایف این واحد است اما نکته مهمتر که احتمالا مورد غفلت قرار گرفته این است که با ثبت دقیق اتفاقات می توان به لحاظ آماری نقاط آسیب پذیرتر هر تاسیساتی را شناخته و ضمن تقویت آنها در برنامه های میان مدت در هنگام وقوع بحران این نقاط ضعف را بیش از پیش مورد توجه قرار داد.
بعنوان مثال مطمئنا در یک شبکه به هم پیوسته برق ممکن است بخش هایی ضعیف تر بوده و با کمترین شوکی دچار قطع برق شوند، مشابه این پدیده در خصوص گاز و آب نیز وجود داشته و حتی در خصوص راه های مواصلاتی نیز همین گونه است.
بنابراین این احتمال وجود دارد که یا در اتفاقات سال های گذشته گزارش دقیق و منسجمی تهیه نشده و به عبارتی با روبه راه شدن اوضاع به فراموشی سپرده شده یا گزارش تهیه اما پس از آن بایگانی شده و خاک خورده و حتی هنگام وقوع مجدد اتفاق مشابه نیز مورد توجه قرار نگرفته است.
ویـرایش و بازنشـــر: تالشبلاگ
#گزارش ویژه